در یک روز گرم وآفتابی از سال 1347 در برهوت زمین وچنبره زمان گرفتار آمدم .ازروز های سبز و شیرین کودکی که با فقر ومحرومیت اجتماعی همراه بود خنده های تلخی بیاد گار دارم .در گذر ایام ،بار ها وبار ها آرزوی بال گشودن در آسمان آبی را در سر داشته ام اما آسما پژواک هنر واندیشه ...
در یک روز گرم وآفتابی از سال 1347 در برهوت زمین وچنبره زمان گرفتار آمدم .ازروز های سبز و شیرین کودکی که با فقر ومحرومیت اجتماعی همراه بود خنده های تلخی بیاد گار دارم .در گذر ایام ،بار ها وبار ها آرزوی بال گشودن در آسمان آبی را در سر داشته ام اما آسما پژواک هنر واندیشه ...
در یک روز گرم وآفتابی از سال 1347 در برهوت زمین وچنبره زمان گرفتار آمدم .ازروز های سبز و شیرین کودکی که با فقر ومحرومیت اجتماعی همراه بود خنده های تلخی بیاد گار دارم .در گذر ایام ،بار ها وبار ها آرزوی بال گشودن در آسمان آبی را در سر داشته ام اما آسما پژواک هنر واندیشه ...